سلام
/تا خدا فاصله اي نيست؛ بيا با هم از پيچ و خم سبز گياه تا ته پنجره بالا برويم و ببينيم خداپشت اين پنجره ها لحظه اي کاشته است؟!تا خدا فاصله اي نيست ؛ بيا!با هم از غربت اين ناداني سوي انديشه ادراک افقمثل يک مرغ غريبلحظه اي ؛ پر بزنيم کاش! مي شد همه سطح پر از روزن دلبستر سبز علف هاي مهاجر مي شد يا همان فهم عجيب گل سرخ يا همين پنجره گرد غروب تا مرا با تو از اين سادگي مبهم ترسببرد تا خود آرامش احساس پر از فهم وصال !منبه پرواز خدا در دل من ؛ در دل تو..مثل هر صبح پر از آيه و نور؛ بار ها! معتقدمو قسم مي خورم اين بار ؛ به هر آيه نورتا خدافاصه اي نيستبيا !بيا !سرافراز باشيد .